چهار ماهگی عسلمون (:
سلام قند عسلم
فدات بشم نانازم 4 ماهگیت مبارک با کمی تاخیر
اخر هفته کامل شهر مامانبزرگ اینا بودیم و فاتحه خونی ، و دیروز برگشتیم خونه خودمون اندیمشک . سه شنبه شب رسیدیم ایلام و واسه چهارشنبه اجازه گرفتیم واسه داداش امیررضا .
بابایی اخر هفته رو کامل فاتحه خونی بود هم شب هم روز چون یکی از فامیلای نزدیکشون فوت شد
چهارشنبه یعنی اربعین عمه مریمت نظری حلیم پزون داره و مادر اینا هم قراره بیان ، یعنی دایی فرید و دایی سعید اینا هم میان و کلی خوش میگذرونیم با پسری امروز عمو امین و زن عمو سحر از کرمانشاه میرن ایلام خونه مادرجون ، عمه شهی بهشون زنگ زد و گفتن یکم دیگه میرسن و دوشنبه هم برمیگردن کرمانشاه چون عمو امین فقط چندروز مرخصی داره ، ما هم نیستیم که عمو امین ببینتت عسلم انشالله عید که دیگه بزرگ تر شدی میبینید همو پسرم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی